بسم الله


میثم، فرزند یحیی، ابتدا غلام زنی از طایفه بنی اسد بود، حضرت علی(ع) او را خرید و آزاد کرد. وی در زمان پیامبر(ص) نیز می زیست؛ هر چند در حوادث زمان آن حضرت یادی از او نشده، اما او را از اصحاب پیامبر(ص) به شمار آورده اند.
میثم تمار، مسلمانی فداکار و شیعه ای وفادار و خالص بود. گفته اند که شش پسر داشت که همه همچون پدر، در راه ایمان و مسلمانی استوار بودند و از هواداران اهل بیت(ع) به شمار می رفتند.

* ارتباط با امام علی(ع)
میثم، شیفته آن بود که از محضر امیر مؤمنان علی(ع) علم و حکمت بیاموزد. از این رو دل و جان خود را دربست در اختیار معارف علوم علوی گذاشت. علی(ع) نیز که او را لایق و با استعداد یافت، دانش و حکمت های فراوانی به وی آموخت، از این رو میثم تمار را (صاحب سر) امیرالمؤمنین(ع) می دانند.
میثم تمار در کوفه می زیست و علی(ع) گاهی به مغازه خرمافروشی او می رفت و هم صحبتش می شد و در این دیدارها از قرآن و حکمت های دینی به او می آموخت. در صحنه های مختلف، پا به پای یاران خالص علی(ع) حضور داشت و همچون پروانه ای از فروغ ولایت علوی، نور می گرفت. همراه افراد زبده ای چون (کمیل) در مواقف نیایش و عبادت مولا حاضر می شد. انیس شبهای عرفانی آن حضرت و همدم راز و نیازهای امام بود. صحنه هایی از عبادتهای نیمه شب حضرت در صحراهای بیرون کوفه و رازگویی های مولا با چاه، از زبان میثم تمار نقل شده است.

* آگاهی از شهادت
میثم، به واسطه آنچه از زبان مولایش شنیده بود، از شهادت خود آگاه بود. حضرت روزی به او فرمود: ای میثم! چه خواهی کرد آن روز که فرزند ناپاک بنی امیه (ابن زیاد) از تو بخواهد از من بیزاری بجویی؟
میثم گفت: نه، به خدا سوگند، هرگز چنین نخواهم کرد.
امام(ع) فرمود: در غیر این صورت تو را به دار می آویزند و می کشند.
گفت: صبر و مقاومت می کنم. این در راه خدا برایم قابل تحمل است.
از این رو میثم، پیوسته انتظار شهادت داشت و شهادت بر سر عقیده و ایمان را افتخار می دانست و با همه خطرها و فشارها، هرگز از دفاع و جانبداری خاندان رسالت و خط امامت و ولایت دست بر نمی داشت.

* فضایل میثم
1- خطابه و سخنوری: میثم، بیانی رسا و نطقی گویا داشت او هنگام شکایت بازاریان کوفه از ابن زیاد به عنوان نماینده آنان نزد والی کوفه رفت.
2- تفسیر قرآن: از آموخته های دیگر میثم تمار از علی بن ابی طالب(ع)، علم قرآن و معارف کتاب الهی بود. روزی میثم با ابن عباس- که او نیز از شاگردان علی(ع) در تفسیر قرآن بود- در مدینه دیدار کرد و به او گفت: آنچه از تفسیر قرآن می خواهی بپرس. من تمام قرآن و تأویل آن را نزد علی(ع) فرا گرفته ام.
3- راوی حدیث: وی احادیث بسیاری از علی(ع) شنیده و آنها را در یک مجموعه گردآوری کرده بود. آنچه در فرصتهای مختلف از پیشوای خود روایت می کرد و از حوادث آینده خبر می داد، اهتمام او را به این موضوع نشان می دهد.

* فرجام سرخ
وقتی میثم از سفر حج به سوی کوفه برمی گشت، ابن زیاد دستور دستگیری او را داده بود. گماشتگان والی، در (حیره) میثم را پیش از آن که به کوفه و خانه خود برسد، دستگیر کردند. وی هنگام دستگیری، سالخورده و نحیف بود و جز پوستی بر استخوان هایش نمانده بود هر چند قلبی شجاع و دلی نیرومند داشت.
او را پیش ابن زیاد بردند. حرفهایی میان او و ابن زیاد رد و بدل شد. والی کوفه از او پرسید: پروردگارت در کجاست؟ میثم تمار جواب داد: در کمین ستمگران، که تو نیز یکی از آنانی.
گفت: باید از علی بن ابی طالب(ع) بیزاری بجویی و به او ناسزا بگویی، و گرنه دستها و پاهایت را بریده، بر دار خواهم آویخت.
میثم گفت: مولایم علی(ع) به من خبر داده که مرا به دار می آویزی و زبانم را می بری.
ابن زیاد برای ابراز دشمنی خود، گفت: دست و پایت را می برم و رهایت می کنم تا دروغ مولایت آشکار شود.
دستور داد او را به دار آویختند. میثم تمار بر فراز دار هم از فضایل علی بن ابی طالب(ع) می گفت و اعلام می کرد: ای مردم! هر کس دوست دارد حدیثی از سخنان علی(ع) را بشنود، پیش از آن که کشته شوم بیاید. من شما را از حوادث آینده تا پایان جهان خبر می دهم. مردم مشتاقانه برای شنیدن سخنانش گرد آمدند و او از فراز دار بر ایشان سخن گفت و فضایل خاندان پیامبر(ص) را به گوش مردم می رساند.
سرانجام، دشمنان این سخنان را تاب نیاوردند، از این رو به دستور ابن زیاد، زبان او را بریدند و وی را با ضربات نیزه ها بر فراز دار به شهادت رساندند. مدتی پیکر پاک او بر سر دار بود و ابن زیاد برای زهر چشم گرفتن از مخالفان اجازه نمی داد آن را پایین آورند. هفت نفر از دوستان غیرتمند او با هم همپیمان شدند و شبی نگهبانان را غافلگیر کردند، جسد را پایین آوردند و آن را به خاک سپردند. مأموران، فردا صبح جنازه را بر دار ندیدند و هر چه گشتند نیافتند. مرقد مطهر و الهام بخش آن شهید راه عقیده و ایمان، در محلی میان نجف و کوفه است و شیفتگان حق، آن را زیارت می کنند.

منابع:
1- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
2- بحارالانوار
3- سفینةالبحار
4- رجال کشی
5- نفس المهموم